در کوی رضا سرود جان میشنوم
آواز پر فرشتگان میشنوم
بنشسته به هر کرانه پاکان به دعا
لبیک خدا از آن میان میشنوم
.....
ای آستان قدس تو تنها پناه من
بر خاک باد پیش تو روی سیاه من
میآید از درون ضریحت شمیم عشق
پیچیده در فضای پر سوز و آه من
.....
باز دلم در هوس روی توست
زائر بی پا و سر کوی توست
باز هوای حرمت در سرم
می زند آتش به دل و پیکرم
.....
ذکر است تکلم کبوترهایت
قربان تبسم کبوترهایت
ای کاش جوی نوک زده میبودم من
در کاسه گندم کبوترهایت
.....
شب است و منادى ندا مى کند
مریدان حق را صدا مى کند
که امشب در رحمت خویش را
خدا بر رخ خلق وا مى کند
.....
محبوب سر مد آمده
عالم آل پیمبر آمده
آمده تا دردها درمان کند
آنچه در فهم تو ناید آن کند